۱۰ فیلم سینمایی انگیزشی برای عاشقان استارت آپ و کارآفرینی
مزایای تماشای فیلم انگیزشی و تاثیر آن در زندگی
تماشای فیلم انگیزشی برای کارآفرینان و استارت آپ ها مزایای متعددی دارد، از جمله:
- الهام: فیلم های انگیزشی می توانند کارآفرینان و استارتاپ ها را تشویق کنند تا با اشتیاق دوباره به اهداف و رویاهای خود ادامه دهند. آنها می توانند انرژی و انگیزه مفیدی را به خصوص در مواقع سخت فراهم کنند.
- یادگیری از متخصصان: بسیاری از فیلم های انگیزشی کارآفرینان موفق و بنیانگذاران استارت آپ را نشان می دهند که تجربیات و بینش خود را به اشتراک می گذارند. تماشای این فیلم ها میتواند فرصتهای یادگیری ارزشمندی را فراهم کند و به شما کمک کند تا از دامهای رایج اجتناب کنید.
- شبکه سازی: فیلمهای انگیزشی همچنین می توانند کارآفرینان و استارت آپ ها را با افراد و جوامع همفکر مرتبط کنند و فرصت هایی را برای شبکه سازی، به اشتراک گذاری ایده و همکاری ایجاد کنند.
- ذهنیت بهبود یافته: تماشای فیلم انگیزشی می تواند به کارآفرینان و استارت آپ ها کمک کند تا ذهنیت مثبت و رشد محور خود را حفظ کنند. این می تواند به آنها کمک کند حتی در هنگام مواجهه با چالش ها یا مشکلات، با انگیزه و متمرکز بمانند.
- افزایش بهره وری: فیلم های انگیزشی می توانند به کارآفرینان و استارتاپ ها کمک کنند تا با ارائه نکات، استراتژی ها و ایده هایی برای به حداکثر رساندن زمان و انرژی خود، متمرکز و سازنده بمانند.
به طور کلی، تماشای فیلم های انگیزشی میتواند راهی مفید برای کارآفرینان و استارتآپها برای یادگیری، حفظ انگیزه و رشد کسبوکارشان باشد.
اگر کارآفرین هستید حتما این ۱۰ فیلم سینمایی انگیزشی را تماشا کنید تا انرژی از دست رفته خود را بازیابید.
The Social Network
فیلم شبکه اجتماعی
«شبکه اجتماعی» یک فیلم درام زندگینامهای محصول سال ۲۰۱۰ به کارگردانی دیوید فینچر و نویسندگی آرون سورکین است. این فیلم داستان این است که چگونه مارک زاکربرگ، دانشجوی هاروارد، فیس بوک، یکی از موفق ترین سایت های شبکه اجتماعی در جهان را ایجاد کرد.
فیلم زمانی شروع می شود که مارک زاکربرگ (با بازی جسی آیزنبرگ) اخراج می شود و با ایجاد یک وب سایت در هاروارد، توجه دیویا نارندرا و دوقلوهای وینکلووس را به خود جلب می کند که می خواهند مارک را برای ایجاد یک سایت شبکه اجتماعی برای دانشجویان هاروارد استخدام کنند.
مارک موافقت می کند که با آنها کار کند، اما به جای ایجاد سایت برای آنها، شروع به توسعه سایت شبکه اجتماعی خود با کمک بهترین دوستش ادواردو ساورین (با بازی اندرو گارفیلد) می کند. این سایت در نهایت فراتر از هاروارد رشد می کند و به عنوان فیس بوک شناخته می شود.
با موفقیت بیشتر فیس بوک، مارک با چالش های قانونی دوقلوهای وینکلووس و دوست سابقش ادواردو مواجه می شود. این فیلم درگیریها و جنگهای حقوقی را که مارک در هنگام ساخت فیسبوک با آن روبرو بود و همچنین روابط او با دیگر افراد کلیدی درگیر در تشکیل شرکت را بررسی میکند.
به طور کلی، «شبکه اجتماعی» یک درام جذاب است که به پیچیدگی های شخصیت مارک زاکربرگ و نفوذ و قدرت رو به رشد رسانه های اجتماعی در دنیای مدرن ما می پردازد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و برنده سه جایزه اسکار از جمله بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین موسیقی متن و بهترین تدوین فیلم شد.
نکات انگیزشی فیلم شبکه اجتماعی
“شبکه اجتماعی” فیلمی است که ظهور فیس بوک را به تصویر می کشد، اما حاوی نکات انگیزشی اساسی نیز می باشد.
- به دنبال اشتیاق خود باشید: یکی از نکات اصلی فیلم این است که مارک زاکربرگ به ایجاد یک شبکه اجتماعی علاقه مند بود و بی وقفه آن را دنبال می کرد. او حاضر بود برای رسیدن به هدفش ساعات طولانی را صرف کند و فداکاری های لازم را انجام دهد.
- خودت را باور کن: زاکربرگ در فیلم با شکست ها و انتقادات متعددی مواجه شد، اما نگذاشت آنها او را دلسرد کنند. او به خودش و دیدگاهش ایمان داشت و روی اهدافش متمرکز ماند.
- پایدار باشید: زاکربرگ هنگام ایجاد فیس بوک با موانع زیادی روبرو شد، اما هرگز تسلیم نشد. او همچنان به جلو می رفت و به دنبال راه حل برای چالش هایی بود که با آن روبرو بود.
- همکاری کلیدی است: زاکربرگ علیرغم تفاوت های زیادی که با اطرافیانش داشت، اهمیت همکاری را درک کرد. او با تکیه بر تخصص دیگران به او کمک می کند تا مشکلات را حل کند و بینش خود را زنده کند.
- شکست را در آغوش بگیرید: شکست اغلب برای موفقیت ضروری است. زاکربرگ قبل از ایجاد فیس بوک بارها شکست خورد، اما او از این شکست ها درس گرفت و از آنها برای اصلاح رویکرد خود استفاده کرد.
به طور خلاصه، “شبکه اجتماعی” نشان می دهد که دنبال کردن اشتیاق، باور به خود، مداوم بودن، همکاری با دیگران و پذیرش شکست، همگی می توانند عوامل مهمی در دستیابی به موفقیت باشند.
Glengarry Glen Ross
فیلم گلنگری گلن راس
«گلنگری گلن راس» اقتباسی سینمایی از نمایشنامهای به همین نام در سال ۱۹۹۲ است که توسط دیوید مامت نوشته شده است. داستان فیلم در یک دفتر املاک واقع در مرکز شهر شیکاگو میگذرد و زندگی چهار فروشنده را دنبال میکند که به شدت در تلاش هستند تا املاک و مستغلات توسعه نیافته را به مشتریانی که اغلب بیعلاقه هستند بفروشند.
فروشندگان تحت فشار شدید رئیس خود هستند، که مسابقه فروش را به آنها تحمیل کرده است و تهدید می کند که بازندگان این مسابقه شغل خود را از دست خواهند داد. در بحبوحه این رقابت فروش پرمخاطره، فروشنده ها شروع به سرکوب یکدیگر می کنند و دست به رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی و همچنین خیانت و خنجر زدن می زنند.
این فیلم مضامین استیصال، طمع، وفاداری، و خیانت و همچنین شرایط انسانی در یک جامعه سرمایهداری را بررسی میکند. بازیگران تمام ستاره شامل آل پاچینو، جک لمون، الک بالدوین، اد هریس، کوین اسپیسی و آلن آرکین هستند. به طور کلی، «گلنگاری گلن راس» تصویری قدرتمند و قابل تامل از دنیای تجارت آمریکا و مردمی است که در آن زندگی می کنند.
نکات انگیزشی فیلم گلنگری گلن راس
«گلنگری گلن راس» یک فیلم کلاسیک درباره فروشندگانی است که در یک محیط رقابتی برای فروش تلاش می کنند. این فیلم پر از درس های زندگی و نکات انگیزشی است. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
- همیشه در حال بسته شدن: این معروف ترین خط فیلم است و به این معنی است که همیشه باید به فکر بستن معامله باشید. هر مکالمه و تعامل باید هدف نهایی بسته شدن فروش را داشته باشد.
- رد را در آغوش بگیرید: فروش تماماً مربوط به رد است و قبل از اینکه “بله” بگیرید، بارها “نه” خواهید شنید. یاد بگیرید که طرد شدن را در آغوش بگیرید، از آن درس بگیرید و به حرکت رو به جلو ادامه دهید.
- انگیزه خود را بیابید: در فیلم، فروشندگان با انگیزه برنده شدن یک ماشین و سفر به هاوایی هستند. آنچه را که به شما انگیزه می دهد پیدا کنید و از آن برای تشویق خود به موفقیت استفاده کنید.
- اقدام کنید: منتظر فرصت هایی نباشید که به سراغ شما بیایند. اقدام کنید و فرصت های خود را ایجاد کنید. شما مسئول موفقیت خود هستید.
- خودت را باور کن: تو بدترین دشمن خودت هستی. اجازه ندهید شک و تردید به خود مانع موفقیت شما شود. به خودت و توانایی هایت ایمان داشته باش.
- از دیگران بیاموزید: بهترین راه یادگیری، مشاهده و یادگیری از دیگران است. اطراف خود را با افراد موفق احاطه کنید و از تجربیات آنها درس بگیرید.
- تعیین اهداف: اهداف روشنی را برای آنچه می خواهید به دست آورید تعیین کنید و برنامه ای برای رسیدن به آن ایجاد کنید. این به شما جهت و هدف می دهد.
به یاد داشته باشید، در فروش و زندگی، موفقیت به شانس نیست. این در مورد کار سخت، اراده و پشتکار است. از این نکات از «گلنگری گلن راس» برای حفظ انگیزه و رسیدن به اهداف خود استفاده کنید.
Pirates of Silicon Valley
فیلم غارتگران دره سیلیکون
“غارتگران دره سیلیکون” فیلمی است که در سال 1999 منتشر شد و تاریخ اولیه محاسبات شخصی و رقابت بین بنیانگذاران دو شرکت فناوری نمادین – اپل و مایکروسافت را به تصویر میکشد. داستان زندگی استیو جابز، یکی از بنیانگذاران اپل، و بیل گیتس، یکی از بنیانگذاران مایکروسافت را دنبال می کند، زمانی که آنها از ترک تحصیل به غول های صنعت فناوری صعود می کنند.
این فیلم به بررسی شخصیت، جاه طلبی ها و استراتژی های این دو مرد و همچنین رابطه آنها با همکاران، دوستان و خانواده هایشان می پردازد. این نشان می دهد که چگونه آنها با معرفی محصولات و نوآوری های جدید، مانند سیستم عامل های مکینتاش و ویندوز، صنعت کامپیوتر را متحول کردند.
این فیلم همچنین برخی از جنجالها و درگیریهای حقوقی که بین دو شرکت به وجود آمد، مانند اتهام سرقت مفاهیم و کدها و شکایت ضد تراست علیه مایکروسافت را برجسته میکند.
به طور کلی، «غارتگران دره سیلیکون ولی» دیدگاهی سرگرمکننده و روشنگر درباره منشأ صنعت فناوری و شخصیتهایی که آن را شکل دادهاند، ارائه میکند.
نکات انگیزشی فیلم غارتگران دره سیلیکون ولی
فیلم دزدان دریایی دره سیلیکون یک درام زندگینامهای درباره ظهور صنعت محاسبات شخصی و رقابت بین استیو جابز و بیل گیتس است. اگرچه ممکن است نکات انگیزشی صریح نداشته باشد، در اینجا چند نکته کلیدی وجود دارد که می تواند شما را برای موفقیت ترغیب کند.
- اشتیاق و اراده: هم استیو جابز و هم بیل گیتس اشتیاق و عزم شدیدی برای فناوری و نوآوری داشتند که باعث شد آنها بی وقفه رویاهای خود را دنبال کنند.
- نوآوری و خلاقیت: این فیلم بر اهمیت نوآوری و خلاقیت در صنعت فناوری تاکید می کند. جابز و گیتس دائماً مرزهای ممکن را جابجا کردند و محصولاتی را خلق کردند که دنیا را تغییر دادند.
- ریسک کردن: هم جابز و هم گیتس مایل بودند برای رسیدن به اهداف خود ریسک کنند و خارج از چارچوب فکر کنند. آنها از شکست خوردن و درس گرفتن از اشتباهات خود نمی ترسیدند.
- تداوم: این فیلم نشان میدهد که چگونه جابز و گیتس با مشکلات و چالشهای متعددی روبرو شدند، اما از طریق آنها پافشاری کردند تا در نهایت به عظمت دست یابند.
- همکاری: جابز و گیتس با وجود رقابتی که داشتند، قدرت همکاری را تشخیص دادند و با دیگران برای ایجاد محصولات موفق همکاری کردند.
Citizen Kane
فیلم همشهری کین
«همشهری کین» یک فیلم درام کلاسیک آمریکایی است که در سال 1941 به کارگردانی اورسن ولز منتشر شد. این فیلم زندگی چارلز فاستر کین را دنبال میکند، یک روزنامهفروش ثروتمند و قدرتمند که در ابتدای فیلم میمیرد. با آخرین نفس کلمه مرموز «رزباد» را بر زبان می آورد.
یک خبرنگار مأمور می شود تا زندگی کین را بررسی کند و معنای این آخرین کلمه مرموز را کشف کند. گزارشگر از طریق مجموعهای از مصاحبهها با دوستان و همکاران سابق کین، به تدریج حقیقت زندگی کین را آشکار میکند، از آغاز فروتنانهاش تا به قدرت رسیدن او و همچنین سقوط نهایی و شکستهای شخصیاش.
«همشهری کین» هم به دلیل نوآوری فنی و هم به دلیل تکنیکهای داستانسراییاش بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده شناخته میشود. این فیلم از فلاش بک های متعددی برای کشف زندگی کین استفاده می کند و از ساختار روایی غیر خطی برای افشای جزئیات مهم شخصیت او استفاده می کند. شخصیتهای پیچیده، فیلمبرداری خلاقانه و بازیهای قدرتمند بازیگران فیلم، تحسین منتقدان را به همراه داشته و جایگاهی ماندگار در تاریخ سینما به ارمغان آورده است.
نکات انگیزشی فیلم همشهری کین
- خود را باور داشته باشید: شخصیت اصلی فیلم، چارلز فاستر کین، علیرغم مواجهه با شکست های متعدد، همیشه خود را باور داشت. او اعتقاد قوی داشت که می تواند به هر چیزی که در ذهنش باشد دست یابد. بنابراین، ضروری است که به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشید.
- پشتکار کلیدی است: کین در طول زندگی خود با موانع متعددی روبرو شد اما با وجود آن هرگز تسلیم نشد. او همچنان به جلو می رفت و سعی می کرد به رویاهایش برسد. این ضروری است که با وجود موانع به حرکت رو به جلو ادامه دهید.
- با پول نمی توان شادی را خرید: اگرچه کین بسیار ثروتمند بود، اما خوشحال نبود. ثروت می تواند رضایت موقت به ارمغان بیاورد، اما نمی تواند خلاء تنهایی و بی هدفی را پر کند.
- روی آنچه واقعاً مهم است تمرکز کنید: کین در تلاش برای کسب قدرت و موفقیت گم شد. او چیزهایی را که واقعاً برایش مهم بودند فراموش کرد – روابط، عشق و خانواده. اطمینان حاصل کنید که روابط شخصی خود و آنچه واقعاً در زندگی شما اهمیت دارد را در اولویت قرار دهید.
- از اشتباهات خود درس بگیرید: زندگی کین پر از اشتباهات و پشیمانی بود. اما او سرانجام به اشتباهات راه خود پی برد و سعی کرد جبران کند. این ضروری است که از اشتباهات خود درس بگیرید و بر اساس آن تغییراتی ایجاد کنید.
اینها تنها چند نکته انگیزشی است که از فیلم شهروند کین الهام گرفته شده است. به یاد داشته باشید، کلید موفقیت ترکیبی از تمرکز، پشتکار، و خودباوری است، همراه با قدردانی از آنچه واقعاً در زندگی مهم است.
The Pursuit of Happiness
فیلم در جستجوی خوشبختی
«در جستجوی خوشبختی» (2006) یک فیلم درام زندگینامهای است که بر اساس داستان واقعی کریس گاردنر، فروشندهای با بازی ویل اسمیت، بیخانمان میشود که سعی میکند زندگی بهتری را برای هر دوی آنها بسازد. نام فیلم برگرفته از گرافیتی غلط املایی است که گاردنر می بیند که روی آن نوشته شده است: «در جستجوی خوشبختی». گاردنر که از سخنان توماس جفرسون در اعلامیه استقلال الهام گرفته شده است، تصمیم می گیرد که از رویاهای خود دست نکشد و علیرغم همه ناکامی ها و مبارزاتی که با آن روبه رو است، به دنبال خوشبختی است.
این فیلم سفر گاردنر را دنبال میکند که در تلاش است تا گذران زندگی خود را تامین کند و سعی میکند اسکنرهای تراکم استخوان خود را به پزشکان بفروشد و در عین حال از پسرش با بازی جیدن اسمیت نیز مراقبت میکند. به دلیل وضعیت بد مالی او، آنها مجبورند در پناهگاه های بی خانمان ها، ایستگاه های مترو و حتی سرویس های بهداشتی عمومی زندگی کنند. با این حال، گاردنر حاضر نمی شود از رویاهای خود دست بکشد و در نهایت یک کارآموزی موفق در یک شرکت کارگزاری می گیرد. سپس این فیلم تلاش های او را برای ایجاد تعادل بین مسئولیت های کارآموزی و فرزندپروری و در عین حال دنبال کردن آینده ای بهتر برای خانواده اش به تصویر می کشد.
در نهایت، «تدر جستجوی خوشبختی» داستانی درباره استقامت، اراده و روحیه بی امان انسانی است. گاردنر با وجود تمام موانعی که با آن روبروست، هرگز امید خود را از دست نمی دهد و به تلاش خستگی ناپذیر برای رسیدن به اهدافش ادامه می دهد. این فیلم یادآوری تلخ است که با تلاش و اراده می توان بر مشکلات به ظاهر غیرممکن غلبه کرد و به رویاهای خود رسید.
نکات انگیزشی فیلم در جستجوی خوشبختی
«در جستجوی خوشبختی» فیلمی انگیزهبخش و الهامبخش است که درسهای زندگی بسیاری ارائه میدهد. چند نکته انگیزشی از فیلم:
- هرگز تسلیم نشوید: این فیلم به ما می آموزد که پشتکار و اراده برای رسیدن به اهداف ضروری است. کریس گاردنر یکی پس از دیگری با موانع روبرو شد، اما او هرگز از رویاهای خود برای تبدیل شدن به یک دلال سهام دست نکشید.
- خود را باور داشته باشید: بسیار مهم است که به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشید. کریس گاردنر به تواناییها و هدفش اعتقاد قوی داشت، حتی زمانی که همه چیز علیه او وجود داشت.
- ریسک کنید: ریسک کردن بخشی از زندگی است و گاهی لازم است برای رسیدن به اهداف خود فرصتی را به دست آوریم.
- مثبت بمانید: مهم است که مثبت بمانید، حتی زمانی که شرایط سخت است. کریس گاردنر علیرغم مواجهه با چالشهای متعدد خوشبین بود و نگرش مثبت خود را حفظ کرد.
- به تعهدات خود عمل کنید: کریس گاردنر با خود متعهد شد که زندگی بهتری برای پسرش فراهم کند و برای تحقق این وعده تلاش خستگی ناپذیری کرد.
- موفقیت یک سفر است: جستجوی خوشبختی یک سفر مادام العمر است. حتی پس از اینکه کریس گاردنر به آرزویش رسید، فهمید که این تنها آغاز سفر اوست.
به طور کلی، «در جستجوی خوشبختی» به ما می آموزد که با سخت کوشی، اراده و نگرش مثبت، هر چیزی ممکن است.
Moneyball
فیلم مانیبال
فیلم “Moneyball” در سال ۲۰۱۱ به کارگردانی بنتلی موت و با بازی برد پیت، جاناه هیل، و فیلیپ سیمور هافمن ساخته شد. این فیلم داستان بیلی بین، مدیر عامل تیم بیسبال اُکلند آتلتیکس را روایت میکند که با استفاده از روش شمارهگذاری ریاضی و تحلیل دادههای آماری، به دنبال پیدا کردن بازیکنان با بازده بالا و قیمت پایین تر برای ساختن یک تیم بالاتر از انتظار شروع به کار میکند.
این فیلم با ارائه تصویری شخصیتی روبروی میانجمعی متفاوت و استفاده از الگوهای تحلیل داده، موفق به ترکیب دو جهان خصوصی با عمومی و در نهایت به رقابت با تیمهای دیگر در لیگ بیسبال میپردازد. بازی برد پیت نقش بسیار خوبی را در این فیلم ایفا میکند و فیلمنامه نویسان برنده ی جایزه اسکار، آهارون سورکین و استیون زئیلیان، تصویری جذاب و خلاق از دنیای بیسبال را به تصویر کشیدهاند.
نکات انگیزشی فیلم مانیبال
Moneyball یک فیلم عالی است که نکات انگیزشی عالی را ارائه می دهد، به ویژه برای کسانی که در ورزش یا تجارت کار می کنند:
- وضعیت موجود را به چالش بکشید: در فیلم، بیلی بین، مدیر کل Oakland A، خرد سنتی بیسبال را با استفاده از داده ها و آمار برای ارزیابی بازیکنان، به جای تکیه بر روند سنتی پیشاهنگی، به چالش می کشد. این رویکرد منجر به موفقیت بیسابقهای میشود و همین مفهوم را میتوان در تجارت نیز به کار برد. از به چالش کشیدن وضعیت موجود و یافتن راه های جدید و نوآورانه برای حل مشکلات و بهبود نتایج نترسید.
- تمرکز بر اعداد: همانطور که در بالا ذکر شد، استفاده از داده ها و آمار یک عنصر کلیدی از رویکرد Moneyball است. با تمرکز بر روی داده های عینی به جای نظرات ذهنی یا سوگیری ها، می توانید تصمیمات بهتری بگیرید و نتایج خود را بهبود بخشید.
- ریسک کنید: رویکرد مانی بال در ابتدا با شک و تردید مواجه شد، اما بین به رویکرد خود اعتقاد داشت و مایل بود برای اعمال تغییرات ریسک کند. گاهی اوقات، ریسک کردن برای دستیابی به موفقیت ضروری است و توانایی سنجیدن ریسک ها و پاداش های بالقوه می تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه کمک کند.
- یک تیم بسازید: هیچ کس نمی تواند به تنهایی به موفقیت برسد. در فیلم، بین خود را با تیمی از متخصصان احاطه می کند که به او کمک می کنند تا به اهدافش برسد. به طور مشابه، در تجارت، ایجاد یک تیم با مهارت ها و تخصص مکمل برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم است.
- پشتکار در شکستها: علیرغم مواجهه با موانع، بین به پیشروی خود ادامه میدهد و به رویکرد خود متعهد میماند. این پشتکار در نهایت منجر به موفقیت می شود. در تجارت، شکست ها اجتناب ناپذیر هستند، اما حفظ نگرش مثبت و تمرکز بر اهداف می تواند به شما کمک کند تا بر چالش ها غلبه کنید و به اهداف خود برسید.
Rocky
فیلم راکی
راکی یک فیلم درام ورزشی آمریکایی محصول 1976 به کارگردانی جان جی آویلدسن و نویسندگی سیلوستر استالونه است که در نقش اصلی نیز ایفای نقش می کند. این فیلم داستان راکی بالبوآ، بوکسور کوچکی را روایت می کند که به عنوان وام گیرنده برای یک کوسه قرضی در فیلادلفیا کار می کند. راکی در مسابقات قهرمانی سنگین وزن جهان، زمانی که قهرمان حاکم، آپولو کرید، تصمیم میگیرد به یک مبارز ناشناس فرصت بدهد، ضربه میخورد.
راکی با کمک مربی خود، میکی گلدمیل، سخت تمرین می کند و خود را برای مبارزه زندگی اش آماده می کند. علیرغم تمام مشکلاتی که علیه او وجود دارد، راکی مبارزه خوبی با کرید انجام می دهد که در تمام پانزده راند دوام می آورد و احترام جهانی را برای او به ارمغان می آورد.
راکی نه تنها داستانی درباره بوکس است، بلکه داستانی درباره مبارزات طبقه کارگر می باشد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و برنده سه جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین تدوین شد. همچنین چندین دنباله تولید کرد و به یک قطعه نمادین از تاریخ سینمای آمریکا تبدیل شد.
نکات انگیزشی فیلم راکی
- هرگز تسلیم نشو: راکی بالبوآ تجسم ذهنیت “هرگز تسلیم نشو” است. مهم نیست که یک کار چقدر غیرممکن به نظر می رسد، به تلاش خود ادامه دهید و حوله را دور نیندازید.
- به سختی تمرین کنید: تمرین شدید راکی یک مثال عالی از آنچه برای رسیدن به موفقیت نیاز است است. خودتان را وقف هنر خود کنید و هر روز برای پیشرفت و رسیدن به اهدافتان سخت کار کنید.
- به خود ایمان داشته باشید: اعتماد به نفس کلیدی است. راکی همیشه به خودش اعتقاد داشت، حتی وقتی دیگران به او شک داشتند. باور داشته باشید که می توانید به اهداف خود برسید و با نگرش مثبت برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
- ریسک کنید: گاهی اوقات مسیر موفقیت آسان نیست و برای رسیدن به آن باید ریسک کنید. مایل باشید از منطقه آسایش خود خارج شوید و از شانس خود استفاده کنید.
- انعطافپذیر باشید: زندگی میتواند سخت باشد، اما مهم است که انعطافپذیر باشید و از شکستها عقب نشینی کنید. به یاد داشته باشید که شکست پایان کار نیست، بلکه فرصتی برای یادگیری و رشد است.
Wall Street
فیلم وال استریت
«وال استریت» یک فیلم درام آمریکایی محصول سال ۱۹۸۷ به کارگردانی الیور استون است. داستان فیلم حول محور یک دلال سهام جوان و جاه طلب به نام باد فاکس (با بازی چارلی شین) است که با یک مهاجم شرکتی ثروتمند به نام گوردون گکو (با بازی مایکل داگلاس) درگیر می شود.
فاکس از گکو بت میکند و میخواهد با او کار کند، بنابراین از اطلاعات داخلی برای تحت تأثیر قرار دادن گکو و ایجاد رابطه با او استفاده میکند. گکو، با شناخت پتانسیل فاکس، او را زیر بال خود می گیرد و به او در مورد دنیای بی عیب و نقص مالی بالا می آموزد.
با این حال، همانطور که فاکس بیشتر و بیشتر با گکو و طرح های او برای دستکاری قیمت سهام درگیر می شود، شروع به درک هزینه واقعی اقدامات خود و آسیبی که می تواند به افراد و شرکت های درگیر وارد کند، می شود.
این فیلم به بررسی مضامین طمع، جاه طلبی و مسئولیت اخلاقی در دنیای مالی می پردازد و به دلیل نمایش افراط و فساد وال استریت در طول دهه 1980 مورد توجه قرار گرفت. مایکل داگلاس برای بازی در نقش گوردون گکو برنده جایزه اسکار شد و جمله معروف فیلم “طمع خوب است” به سنگ محک فرهنگی تبدیل شده است.
نکات انگیزشی فیلم وال استریت
در اینجا چند نکته انگیزشی از فیلم وال استریت آورده شده است:
- طمع خوب است: این نقل قول از فیلم اغلب به عنوان ترویج یک تعقیب غیراخلاقی برای سود مالی اشتباه گرفته می شود. با این حال، پیام اصلی این است که جاه طلبی و انگیزه برای موفقیت می توانند انگیزه های قدرتمندی باشند. اگر اخلاق کاری قوی و هدف مشخصی در ذهن داشته باشید، می توانید به موفقیت های بزرگی دست پیدا کنید.
- ریسک کنید: اما آنها را با دقت محاسبه کنید. شخصیت اصلی فیلم، باد فاکس، با معامله ای با سرمایه گذار بی پروا، گوردون گکو، از فرصت استفاده می کند. با این حال، باد قبل از تصمیم گیری برای پیگیری یک معامله، ریسک ها و سود های احتمالی را به دقت محاسبه کرد. ریسک های حساب شده در تجارت مهم است و می تواند به سود های بزرگی منجر شود.
- از اشتباهات خود درس بگیرید: باد در طول فیلم اشتباهاتی مرتکب می شود، اما از آنها درس می گیرد و از این تجربه برای بهبود تصمیمات آینده خود استفاده می کند. از ریسک کردن و اشتباه کردن نترسید تا زمانی که از آنها درس بگیرید و برای پیشرفت تلاش کنید.
- اطراف خود را با افراد موفق احاطه کنید: این فیلم اهمیت داشتن مربیان و الگوهای موفق را نشان می دهد. افرادی را بیابید که به موفقیتی دست یافته اند که امیدوارید به دست آورید و از آنها بیاموزید. به دنبال فرصت هایی برای کار با آنها یا یادگیری از آنها باشید.
- هرگز تسلیم نشوید: راه موفقیت اغلب طولانی و دشوار است. باد در فیلم با شکست ها و چالش های زیادی روبرو می شود، اما هرگز تسلیم نمی شود. اگر هدف مشخصی دارید و انگیزه ای برای رسیدن به آن دارید، حتی در مواجهه با سختی ها به پیشروی ادامه دهید.
Jerry Maguire
فیلم جری مگوایر
جری مگوایر (به انگلیسی: Jerry Maguire) یک فیلم کمدی-درام عاشقانه ورزشی به کارگردانی کامرون کرو است که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. تام کروز در نقش جری مگوایر، یک مامور ورزشی که یک بحران وجدان را تجربه می کند و تصمیم می گیرد یک بیانیه ماموریت بنویسد و اعلام کند که تنها نماینده تعداد کمتری از مشتریان خواهد بود و به جای تعقیب معاملات پولی بزرگ، بر نیازهای فردی آنها تمرکز خواهد کرد، بازی می کند.
در نتیجه اعتقاداتش، جری شغل پردرآمد خود و اکثر مشتریانش را از دست می دهد، به جز راد تیدول (کوبا گودینگ جونیور)، یک فوتبالیست صریح و تا حدودی با خلق و خوی که معتقد است جری می تواند به او کمک کند تا قراردادهای پرسودتری به دست آورد. جری با کمک دستیارش دوروتی بوید (رنه زلوگر)، تلاش میکند تا حرفهاش را بازسازی کند و احترامی را که معتقد است سزاوارش است، به دست آورد.
در طول مسیر، جری و دوروتی با وجود تفاوتهای سنی و دیدگاهی، رابطه عاشقانهای برقرار میکنند. این فیلم مضامین وفاداری، صداقت، عشق و مبارزه بین جاه طلبی شخصی و انجام کار درست را بررسی می کند.
جری مگوایر مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و به موفقیت تجاری دست یافت و بیش از 273 میلیون دلار در سرتاسر جهان فروخت. این فیلم نامزد پنج جایزه اسکار شد و کوبا گودینگ جونیور اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای بازی در نقش راد تیدول دریافت کرد. این فیلم به خاطر سطرهای به یاد ماندنی اش مانند “پول را به من نشان بده!” و برای راه اندازی حرفه چندین بازیگر و فیلمساز، از جمله کامرون کرو.
نکات انگیزشی فیلم جری مگوایر
چند نکته انگیزشی از فیلم:
- پول را به من نشان بده: این عبارت نمادین یادآور این است که ما باید همیشه روی اهداف خود و آنچه می خواهیم به آن برسیم متمرکز باشیم. مهم است که در پیگیری آنچه به آن اعتقاد داریم، مطمئن و قاطع باشیم.
- تو من را کامل می کنی: این یادآوری است که باید همیشه قدردان افرادی باشیم که از ما حمایت می کنند و الهام می گیرند. هیچ کس به تنهایی نمی تواند موفق شود و قدردانی از کسانی که در این راه به ما کمک کرده اند مهم است.
- کلید این تجارت، روابط شخصی است: این یادآوری است که موفقیت فقط مربوط به آنچه می دانیم یا کاری که می توانیم انجام دهیم نیست، بلکه به ارتباطاتی که برقرار می کنیم و اعتمادی که با دیگران ایجاد می کنیم نیز مربوط می شود. ایجاد و حفظ روابط قوی برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم است.
- به من کمک کن کمکت کنم: این یادآوری است که برای موفقیت باید با دیگران همکاری کنیم و برای رسیدن به اهداف خود با هم کار کنیم. مهم است که برای بازخورد باز باشید و مایل باشید به دیگران کمک کنید تا یک محیط مثبت و حمایتی ایجاد کنید.
- شما مرا جذب کردید: این یادآوری است که اولین برداشت مهم است و ما باید همیشه در تلاش باشیم تا تأثیر خوبی بر دیگران بگذاریم. اصیل بودن، اعتماد به نفس و مثبت بودن می تواند به ما کمک کند تا ارتباطات قوی با دیگران ایجاد کنیم و درها را به روی فرصت های جدید باز کنیم.
Office Space
فیلم فضای اداری
«فضای اداری» یک فیلم کمدی محصول سال ۱۹۹۹ به کارگردانی مایک جاج است. این فیلم زندگی یک مهندس نرم افزار به نام پیتر گیبون (با بازی ران لیوینگستون) را دنبال می کند که از شغل خود در یک شرکت نرم افزاری به نام “اینیتک” به شدت ناراضی است. او شغلی یکنواخت و روحخراش دارد که در آن تمام روز را در یک اتاقک مینشیند و بارها توسط رئیسش، بیل لومبرگ (با بازی گری کول) مدیریت میشود.
زندگی پیتر زمانی که او به یک هیپنوتیزم درمانی مراجعه می کند تغییر می کند. او در طول جلسه به خواب می رود و با حس بی تفاوتی تازه نسبت به شغلش از خواب بیدار می شود. او از اهمیت دادن به خواسته های کوچک و قوانین شرکت دست می کشد و رویکردی بی دغدغه و آرام تر نسبت به کار خود در پیش می گیرد. این تغییر نگرش توجه دو همکارش، مایکل بولتون (با بازی دیوید هرمان) و سمیر ناگهینناجار (با بازی آجی نایدو) را به خود جلب میکند که آنها نیز از شغل خود متنفرند.
سپس این سه دوست نقشه ای برای اختلاس پول از شرکت طراحی می کنند. برنامه آنها شامل ایجاد یک ویروس برای هدایت مقادیر کمی پول از هر تراکنش به حساب بانکی است که در کارائیب باز کرده اند. با این حال، همه چیز به سرعت از کنترل خارج می شود و آنها به طور تصادفی مقدار زیادی پول را به سرقت می برند.
در سرتاسر فیلم، شخصیتها بیانگر پوچ بودن فرهنگ شرکتی، بیمعنای مشاغل اداری پیش پا افتاده و ناامیدی کارگران یقه سفید هستند. این فیلم همچنین شامل بازیگرانی از شخصیت های عجیب و غریب، موقعیت های ناخوشایند و دیالوگ های خنده دار است.
«فضای اداری» طی سالها طرفدارانی پیدا کرده است و به خاطر نمایش طنزش از زندگی اداری، تفسیرش درباره مبارزات کارگران روزمره و طنز بیزمانش مورد تحسین قرار گرفته است.
نکات انگیزشی فیلم فضای اداری
فیلم فضای اداری چندین نکته انگیزشی ارائه می دهد، از جمله:
- در کار خود معنا پیدا کنید: پیتر گیبون، قهرمان فیلم، به سختی میتواند معنا یا هدفی را در کار خود بیابد، اما در نهایت متوجه میشود که با تمرکز بر جنبههای مثبت کارش میتواند احساس رضایت و انگیزه کند.
- روی چیزی که از آن لذت می برید تمرکز کنید: وقتی به پیتر فرصتی داده می شود تا روی پروژه ای کار کند که علایق او را در بر می گیرد، انگیزه و اشتیاق بیشتری نسبت به کارش پیدا می کند.
- مالکیت شغل خود را بپذیرید: زمانی که پیتر تصمیم می گیرد دیگر نگران امنیت شغلی خود نباشد و مالکیت کار خود را به دست گیرد، انگیزه و قدرت بیشتری پیدا می کند.
- اطراف خود را با افراد مثبت احاطه کنید: احاطه کردن خود با افراد مثبت و حامی می تواند به شما انگیزه و اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.
- استراحت کنید: استراحت کردن و دور شدن از کار می تواند به شما کمک کند تا ذهن خود را دوباره شارژ کرده و متمرکز کنید.
- علایق خود را دنبال کنید: پیگیری علایق خود در خارج از محل کار می تواند به شما کمک کند در کل احساس رضایت و انگیزه بیشتری داشته باشید.
علاوه بر این، این فیلم همچنین اهمیت داشتن یک تعادل سالم بین کار و زندگی و اجازه ندادن به کار برای مصرف کل زندگی شما را برجسته می کند.
خوشحال می شویم نظرات ارزشمند خود را برای ما ارسال کنید.